حق العمل

درباره قرارداد نوشتن حرف ميزنيم

حق العمل

۵۵ بازديد

حق العمل فعاليت ( ۳۵۷ تا ۳۷۶ ق . ت )
۳۱ . شناسايي حق العمل فعاليت افراد به عذروبهانه متمايز به به كار گيري از حق العمل فعاليت روي مي‌آورند . براي مثال فردي تخصص در حرفه متبوع ندارد يا اعتبار خويش را در بازار از دست داده و نميخواهد طرف خريد و فروش قرار بگيرد . به موجب ماده ۳۵۷ ق . ت , حق العمل فعاليت به اسم خويش و به اكانت ديگري داد و ستد مي نمايد ولي دلال به اسم و اكانت ديگري دلالي مي نمايد . حق العمل كاري هم مثل دلالي عقاد جايز , اذني و معوض است . معوض است چون مقابل كار خويش , حق العمل اخذ مي نمايد . دلالي , حق العمل كاري و تصدي گري حمل ونقل در اصل تابع قانون ها وكالت هستند مگر مواقعي كه ضابطه تجارت استثنا كرده‌باشد . وكالت جور شايع خيس و احيانا سابق خيس مداخله و پادرمياني ثالث در معاملات است ولي بازرگانان سازه به ضرورت , گونه هاي ديگري از پادرمياني را مطرح نموده اند . درين دربين حق العمل كاري صورت بازنويسي شده وكالت است و حق العمل فعاليت در عين اكنون كه به وكالت داد و ستد مي نمايد تعهدات موكل در قبال طرف داد و ستد را شخصا پذيرفته و در بنا شده در در قبال او نقش اصيل را ايفا مي نمايد . » قرارداد حق العمل كاري در بين آمر و حق العمل عمل انعقاد مي شود . بعد از منعقد اين قراردادي حق العمل فعاليت وارد انجام داد و ستد با فردي مي شود كه آن را طرف خريد و فروش مي ناميم .

حق العمل فعاليت ( ۳۵۷ تا ۳۷۶ ق . ت )
۳۱ . شناسايي حق العمل فعاليت افراد به عذروبهانه متمايز به به كار گيري از حق العمل فعاليت روي مي‌آورند . براي مثال فردي تخصص در حرفه متبوع ندارد يا اعتبار خويش را در بازار از دست داده و نميخواهد طرف خريد و فروش قرار بگيرد . به موجب ماده ۳۵۷ ق . ت , حق العمل فعاليت به اسم خويش و به اكانت ديگري داد و ستد مي نمايد ولي دلال به اسم و اكانت ديگري دلالي مي نمايد . حق العمل كاري هم مثل دلالي عقاد جايز , اذني و معوض است . معوض است چون مقابل كار خويش , حق العمل اخذ مي نمايد . دلالي , حق العمل كاري و تصدي گري حمل ونقل در اصل تابع قانون ها وكالت هستند مگر مواقعي كه ضابطه تجارت استثنا كرده‌باشد . وكالت جور شايع خيس و احيانا سابق خيس مداخله و پادرمياني ثالث در معاملات است ولي بازرگانان سازه به ضرورت , گونه هاي ديگري از پادرمياني را مطرح نموده اند . درين دربين حق العمل كاري صورت بازنويسي شده وكالت است و حق العمل فعاليت در عين اكنون كه به وكالت داد و ستد مي نمايد تعهدات موكل در قبال طرف داد و ستد را شخصا پذيرفته و در بنا شده در در قبال او نقش اصيل را ايفا مي نمايد . » قرارداد حق العمل كاري در بين آمر و حق العمل عمل انعقاد مي شود . بعد از منعقد اين قراردادي حق العمل فعاليت وارد انجام داد و ستد با فردي مي شود كه آن را طرف خريد و فروش مي ناميم .
حق العمل عمل درمقابل طرف خريد و فروش اصيل به حساب آورده مي شود , برخلاف دلال كه صرفا نقش دارااست , زيرا حق العمل عمل اصيل به حساب آورده مي شود , مسئول اجراي تعهدات عليه طرف م مي‌باشد و نيز چنين تسليم زمينه خريد و فروش و تأديه وجه بايستي بوسيله وي يا اين كه در وجه وي صورت پذيرد حق العمل عمل برعليه آمر مسئول انجام شدن يا اين كه نشدن تعهدات طرف خريد و فروش نيست , چون خريد و فروش اكانت دستور انعقاد مي شود و نفع و ضرر و زيان خريد و فروش براي دستور است مگر در زمينه‌ي ماده ۳۷ به عنوان مثال در‌حالتي كه در عقد بيعي طرف داد و ستد كه خريدار است پول را تأديه نكند , آمر نمي تواند آن را ان حق العمل فعاليت مطالبه نمايد . فيض داد و ستد چه سود باشد و چه ضرروزيان , وابسته به فرمان است حق العمل فعاليت چنانچه تقصيري داشته باشد , مي بايست جبران زيان نمايد .
انجام داد و ستد به اسم خويش و اكانت ديگري شناسايي حق العمل عمل در اصل تابع وكالت عقد جايز و اذني و معوض از مقابل طرف داد و ستد اصيل است
۰۳۲ ارتباط آمر و طرف خريد و فروش في مابين آمر و طرف خريد و فروش هيچ ارتباط قراردادي نيست . قاعده كلي اين است كه طرف خريد و فروش و
آمر حق رجوع و برگشت به يكديگر را ندارند . فرض فرماييد اسم آمري كه امر خريد خودرو داده جمشيد و | اسم فروشنده طرف داد و ستد فرزاد است . مي توان حالتي را فرض كرد كه حق العمل عمل تعهدات ناشي | از خريد و فروش را از سمت خريد و فروش يعني فرزاد مطالبه نكند , براي مثال تسليم ماشين را از فرزاد نخواهد . درين
صورت زيرا داد و ستد به اكانت آمر انعقاد شده و نيز چنين با اعتنا به ماده ۲ ضابطه آئين دادرسي دولتي , دستور ذينفع به حساب آورده مي شود , ميتواند به طرف داد و ستد مراجعه نمايد . درباره با قابليت مراجعه طرف خريد و فروش به آمر , اختلاف لحاظ موجود است . به عنوان مثال در حالتي كه كه حق العمل فعاليت پول را ندهد آيا فرزاد قادر است به جمشيد كه دستور است مراجعه كند؟ به لحاظ مي‌رسد كه قابليت مراجعه طرف خريد و فروش به آمر موجود هست .
تكاليف حق العمل عمل الف : تكليف به آگهي اب : محافظت برهان ورود ضرر و زيان ظاهري
ج : فروش اموال سريع الفساد د : فروش اموال به جاي ما‌نده اله : رد وجه به آمر
الف : تكليف به آگهي به موجب ماده ماده ۳۵۹ ق . ت , «حق العمل عمل بايستي آمر را از جريان اقدامات خويش مستحضر داشته و علي الخصوص در صورت انجام مأموريت اين نكته را به فوريت به وي اطلاع دهد . )

حق العمل كار در مقابل آمر تكليف به اطلاع رساني از وضعيت معامله دارد و به خصوص در صورتي كه مأموريت خود را تمام نمود بايد اين نكته را به اطلاع آمر برساند. دلال اين تكليف را در مقابل طرفين معامله دارد زيرا دلال واسطه معامله و در ميان طرفين معامله است اما حق العمل كار، خود يكي از طرفين معامله (اصيل) است. ضمانت اجراي مطلع نكردن آمر از انجام معامله در ماده ۳۷۵ ق.ت آمده است. به موجب ماده ۳۷۵ ق.ت، «در هر موردي كه حق العمل كار اشخصا مي تواند خريدار يا فروشنده واقع شود اگر انجام معامله را به آمر بدون تعيين طرف معامله اطلاع دهد خود، طرف معامله محسوب خواهد شد. در اين حالت حق العمل كار در مقابل آمر مسئول اجراي تعهدات مي باشد. هم چنين در ماده ۳۹۱ ق.ت، در مبحث حفظ ادله ورود خسارت عيوب ظاهري، يكي از تكاليف حق العمل كار اطلاع رساني است.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.